به گزارش خبرگزاری مهر، اختلاف اساسی در نحله های مختلف فکری در هر حوزه یا رشته مطالعاتی از عدم توافق در مورد نظریه بر می خیزد. این مسئله در مورد روابط بین المللی نیز صادق است. نظریه به تفاسیر مختلف از جمله معنای واقعیت، آیینه واقعیت، نگاهی گزینشی به واقعیت از منظر سودمندی ، برداشت محققان هر رشته نسبت داده شده است. این تکثر در تعریف نظریه خود نشانه پویایی و تحول گرایی تئوریک در هر رشته می باشد.
رشته روابط بین المللی نیز با تکثری پایان نیافتنی، شبکه ای از نظریات مختلف را مطرح کرده که حالت های مختلف تداخل، تعارض، تفاوت و نظریه های اصلی و فرعی را تشکیل داده است. از جمله می توان به نحله های اصلی و فرعی گوناگون اشاره کرد: آرمان گرایی، واقع گرایی، لیبرالیسم، نهادگرایی، نو واقع گرایی ، رفتار گرایی، فمنیسم، پست مدرنیسم، ساختار گرایی و پسا ساختار گرایی و نظریه انتقادی اشاره کرد.
موارد مذکور و دیگر نظریه های موجود در رشته روابط بین الملل هر کدام با توجه به عوامل مورد توجه و تاکید در یک جریان اصلی و فرعی قرار می گیرند و دنیایی پیچیده و به هم پیوسته و گاه متعارض را از نظریه ها مطرح می کنند.
آنچه بحث اصلی این مقال است توجه به تکثر تئوریک درروابط بین الملل است. این تکثر تلاش اندیشمندان را از منظر مختلف می رساند. تلاشی که روز بروز افزونتر می شود. پویایی رشته روابط بین الملل نیز براساس این تکثیر حفظ می شود.
تکثرنظری روابط بین المللی گویای پیچیدگی عناصرمورد مطالعه، دقت علمی وحساسیت مطالعاتی است. مسئله ای که باید در باب تعاملات، رویه ها،هنجارها، ارزش ها، فرهنگ ها، ایدئولوژی، باورهای اصولی، انگاره های اجتماعی، نهادهای بین المللی، افراد و نخبگان و در کل هستی شناسی عناصر دخیل در روابط بین الملل مورد توجه قرار گیرد.
تحولات تئوریک در روابط بین الملل باعث شده است که حوزه های جدیدی مانند ساختار- کارگزار، کل -جزء، تک صدایی- چند صدایی، حاکم- محکوم، ازمنظرفرا نظری مورد امعان نظر قرارگیرد. محققان روابط بین الملل با توجه به تغییرات سریع درحوزه علم و فناوری، سعی کرده اند تحرک تئوریک را حفظ کنند وهمه چیز را درنگاهی کنجکاوانه و انتقادی باز آفرینی کنند. بازسازی جریان های اصلی نظریه پردازی، چنان وسعت و گسترده ای در روابط بین الملل ایجاد کرده است که محقق این رشته را دچار سردرگمی کرده است. این سردرگمی محققان ناشی از ترافیک نظریه ها وباز شدن زمینه های جدید می باشد.
آنچه بحث تحولات تئوریک در روابط بین الملل را با محققان این رشته در کشور ما مرتبط می کند این است که هر کدام از این نظریه ها زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خاص خود را دارد.
دانشمندان روابط بین الملل در ایران باید بدانند که بسیاری از تئوری ها مبنای انگاره ای و اجتماعی مرتبط با کشورهای غربی دارد. گرچه آگاهی از این حوزه ها جدید لازم است اما این مسئله نباید ما را از جریان اصلی خارج سازد. ایران به عنوان یک کشور درحال توسعه درمطالعه سیاست های بین المللی خود و دیگران نیازمند تلاش های کاربردی است . باید عناصری در ایران مورد مطالعه قرار بگیرند که خود از عوامل عدم سیاستگزاری بین المللی صحیح در کشور است. نخبگان علمی وابزاری ایران هنوز هم در خیلی از مطالعات رئالیسم، ایده آلیسم برداشت درست و منطقی ندارند. همین عدم فهم درست با برداشت های ناصحیح تر از نظریه های جدید همراه شده است. به طوری که مطالعه کتب نظری روابط بین الملل در ایران، خواننده را با چشم انداز تئوریک مناسبی مواجه نمی سازد.
نظر شما